کاهش قدرت خرید، الگوی سفر ایرانی ها را تغییر داد
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۲۳۰۱۹
تین نیوز
بررسی های یک مطالعه در دوره زمان ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ نشان می دهد که کاهش قدرت خرید مردم باعث تغییر الگوی سفر خانوار شده است. با افزایش قابل توجه سطح عمومی قیمت ها در مقایسه با سطح درآمد، خانواده ها هزینه نسبی کم تری برای اقامت، رستوران، تور و تفریح و سرگرمی انجام داده اند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا؛ بررسی های یک مطالعه در دوره زمان ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ نشان می دهد که کاهش قدرت خرید مردم باعث تغییر الگوی سفر خانوار شده است.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر اساس گزارش منتشر شده توسط مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۹؛ قدرت خرید خانوارها در سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۹۰ حدود یک سوم، کاهش داشته است و این کاهش قدرت خرید، برای خانوارهای با سطح درآمد پایین از شدت بیشتری برخودار بوده است.
کاهش قدرت خرید، الگوی سفر ایرانی ها را تغییر دادبه طور همزمان در این دوره زمانی همزمان با کاهش قدرت خرید خانوارها، نابرابری درآمدی نیز روندی افزایشی را نشان می دهد و این بدان معنی است که کاهش قدرت خرید برای بخش قابل توجهی از خانوارها (خانوارهای کم درآمد)، حتی بیش از آن میزانی است که توسط مرکز پژوهش های مجلس ارائه شده است.
یکی از آثار کاهش قدرت خرید خانوار، تغییر در ترکیب سبد خرید است و بخش گردشگری نیز از جمله بخش هایی محسوب می شود که از این تغییر بیشترین تاثیر را می پذیرد. بر همین اساس دکتر جواد براتی؛ استادیار گروه اقتصاد گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی در یک مطالعه با استفاده از داده های ۳۱ استان در دوره زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸، تغییر رفتار خانوار را در انجام هزینه های گردشگری، مورد بررسی قرار داده است.
افزایش قیمت ها و تغییر الگوی سفربررسی های این مطالعه نشان می دهد که افزایش شاخص قیمت ها، تاثیر منفی و معناداری بر هزینه های گردشگری خانوار می گذارد. به طوری که افزایش سطح عمومی قیمت ها و شدت گرفتن تورم، به گونه ای بر رفتار مصرفی خانوار اثرگذار بوده است که خانوارها در مقایسه با سایر هزینه های خانوار، مقدار به نسبت کم تری برای گردشگری هزینه کرده اند.
یافته های این مطالعه حاکی از آن است که کاهش در هزینه کرد گردشگری در خانوار، به معنی کاهش تعداد سفرها نیست؛ بلکه می تواند ناشی از تغییر در الگوی سفر خانوار باشد. به طوری که الگوی سفر می تواند به گونه ای تغییر یابد که خانوارها هزینه کم تری در سفر (از جمله اقامت، تامین غذا، حمل ونقل و تور مسافرتی) انجام دهند. بررسی آمار تعداد سفرها در سطح ملی، نشان دهنده رشد تعداد سفرها است و از سوی دیگر، تعداد نفر-شب- اقامت نیز روند صعودی داشته است. در نتیجه نه از تعداد سفرها کاهش یافته و نه ماندگاری گردشگر در مقاصد سفر کاهش یافته است. می توان گفت که الگوی هزینه کرد خانوارها در سفرها تغییر کرده است؛ به طوری که با گذشت زمان، گردشگران هزینه نسبی کم تری برای اقامت، رستوران، تور و تفریح و سرگرمی انجام داده اند.
نابرابری درآمدی و افزایش سهم هزینه های گردشگریهمچنین در این مقاله عنوان شده که افزایش نابرابری درآمدی در خانوارهای استان های مورد مطالعه، در مجموع تاثیر مثبت و معناداری بر سهم هزینه های گردشگری از کل هزینه های خانوار دارد. به طوری که افزایش نابرابری درآمدی به طور کل باعث افزایش سهم هزینه های گردشگری خانوار می شود. هزینه های اقامت، حمل ونقل و تامین غذا برای گردشگران از مهم ترین هزینه های گردشگری خانوار است که برای خانوارهای با سطح درآمد بالاتر، بسیار بالاتر از خانوارهای با سطح درآمد پایین است. بر همین اساس؛ افزایش نابرابری درآمدی؛ اگرچه می تواند سبب کاهش هزینه کرد گردشگری خانوارهای کم درآمد شود، اما افزایش هزینه کرد گردشگری خانوارهای با درآمد بالا، این کاهش را جبران کرده و نابرابری درآمد بر سهم هزینه های گردشگری خانوارها تاثیر مثبت گذاشته است.
نقش خودروی شخصی در هزینه های گردشگرییکی از عواملی که بر افزایش تعداد سفرها و تغییر در سهم هزینه کرد گردشگری خانوار مؤثر است، برخورداری یا عدم برخورداری خانوار از خودروی شخصی است. به طور معمول افزایش هزینه خانوار در خرید وسیله نقلیه بر افزایش تعداد سفرهای خانوارها مؤثر است. نتایج این مطالعه نشان داده که افزایش سهم هزینه های خرید وسایل نقلیه توسط خانوار سبب کاهش سهم هزینه های گردشگری شده است.
اگر هزینه های خرید، تعمیر و نگهداری خودروی شخصی و هزینه خواب سرمایه که در مالکیت خودرو نهفته است را جزو هزینه های سفر محاسبه نکنیم، هزینه سفر با خودروی شخصی، در مجموع کم تر از هزینه سفر با سایر وسایل نقلیه از قبیل اتوبوس، قطار و هواپیما خواهد بود. اغلب خانوارهایی که مسافرت گروهی و خانوادگی دارند، از خودروی شخصی برای مسافرت استفاده می کنند که هزینه های حمل ونقل به ازای هر نفر برای آن ها سرشکن شده و سرانه هزینه کاهش خواهد یافت. بر همین اساس می توان نتیجه گرفت که خرید خودرو و افزایش تعداد سفرهای با خودروی شخصی باعث کاهش سهم هزینه های خانوار بر گردشگری می شود. بررسی های این مطالعه نشان داده در سال هایی که نرخ رشد قیمت خودرو بالا بوده است (مانند سال های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸) در مجموع خانوارها سهم نسبی کم تری در خرید خودرو هزینه کرده اند.
حقوق بگیران برای سفر بیشتر هزینه می کنندبر اساس یافته های این مطالعه، درآمد حقوق بگیری که به عنوان درآمد باثبات در خانوار است، بر سهم هزینه های گردشگری مؤثر است و هرچه درآمدهای حقوق بگیری خانوار افزایش یابد، سهم هزینه های گردشگری از کل هزینه های خانوار نیز افزایش می یابد. از آن جا که سفر از اقدامات برنامه ریزی شده خانوار است، هزینه هایی که خانوار در سفر انجام می دهد، بیشتر به درآمدهای باثبات و حقوق بگیری خانوار وابسته است، تا درآمدهای متغیر خانوار.
استان های با بیشترین تاثیرپذیری از تغییر قدرت خریدنتایج بررسی های این مطالعه حاکی از آن است که تغییر در قدرت خرید خانوار تاثیر منفی و معناداری بر سهم هزینه های گردشگری از کل هزینه های خانوار داشته است. تحلیل استانی و بررسی تاثیر قدرت خرید خانوار بر هزینه کرد گردشگران نشان می دهد که استان های مرکزی (قم، قزوین، مرکزی، البرز، تهران و چهارمحال و بختیاری) بیشترین تاثیر و استان های جنوب شرق و شمال غرب (کرمان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خراسان جنوبی، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کرمانشاه) کم ترین تاثیرپذیری را داشته اند. استان های خراسان رضوی، فارس، خوزستان، همدان و گلستان به دلیل برخورداری بهتر از جاذبه های گردشگری و زیرساخت های مناسب تر و سهم جمعیتی نسبتاً بالاتر، در تاثیرپذیری وضعیت متوسطی دارند.
مرکزیت داشتن، به لحاظ مکانی در سفرهای داخلی، فرصت مناسبی برای گردشگران در انجام سفرهای کوتاه خواهند داشت و اگر الگوی سفر به گونه ای تغییر کند که سفرهای گردشگری داخلی از سفرهای طولانی و سفر به استان های دورتر به سمت شهرهای مجاور و مقاصد نزدیک تر به مبدا تغییر کند، استان های مرکزی در کشور فرصت مناسب تری برای چنین سفرهایی خواهند داشت. بر همین اساس تغییر در قدرت خرید برای استان های مرکزی ایران و استان هایی که فرصت سفرهای کوتاه بیشتری دارند، تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت.
کاهش قدرت خرید و افزایش سفرهای کم هزینهبه طور کل می توان گفت که افزایش قابل توجه سطح عمومی قیمت ها در مقایسه با سطح درآمد خانوار (کاهش قدرت خرید و افزایش هزینه های مرتبط با سفر)، اگرچه باعث کاهش هزینه های گردشگری از کل هزینه های خانوار خواهد شد؛ اما به معنی کاهش تعداد سفرها و یا کاهش نفر- شب- اقامت نیست. بلکه تاثیر خود را بر نوع سفر و تغییر الگوی سفر خانوار می گذارد. الگوی سفر می تواند به گونه ای تغییر کند که خانوارها در سفر کم تر هزینه کنند و برای اقامت، تامین غذا، حمل ونقل و تور مسافرتی ، هزینه کم تری انجام دهند.
در این مقاله پیشنهاد شده که مدیران مقاصد گردشگری ، خدمات گردشگری موجود را متنوع تر کنند تا بتوانند گردشگر بیشتری جذب کنند. تنوع در خدمات اقامتی (طیفی از واحدهای اسکان موقت، کمپ گردشگر، خانه مسافر و .. تا هتل آپارتمان ها و هتل های با کیفیت بالا)، تنوع در خدمات حمل و نقل و خدمات تامین غذا برای گردشگران نمونه هایی از این تنوع هستند.
همچنین با توجه به این که خانوارها برای برنامه ریزی سفر روی درآمدهای ثابت خود حساب باز می کنند، مقاصد گردشگری برای جذب گردشگر بیشتر، می توانند با اجرای برنامه هایی که بتوانند افراد با درآمدهای حقوق - بگیری و باثبات را بیشتر جذب کنند، گردشگری شهر خود را توسعه دهند. اجرای تورهای گردشگری تخصصی که بر اساس نیازسنجی این گروه از افراد (افراد با درآمدهای حقوق بگیری از جمله کارمندان دولتی و سایر مشاغل با درآمد ثابت) اجرا شود، همچنین تبلیغات و برنامه های حمایتی از این گروه از گردشگران، یکی از سیاستهای مناسب برای توسعه گردشگری مقصد خواهد بود.
به گفته پژوهشگر این مطالعه؛ برنامه ریزان صنعت گردشگری و همچنین برنامه ریزان کلان اقتصادی کشور در راستای رونق و توسعه گردشگری داخلی، باید اقدامات لازم را به منظور افزایش قدرت خرید خانوار انجام دهند. همچنین، افزایش سهم درآمدهای باثبات از کل درآمدهای خانوار باید مدنظر برنامه ریزان اقتصادی باشد. پیشنهادات اجرایی دقیق تر، نیازمند مطالعات عمیق در خصوص چگونگی ایجاد ثبات اقتصادی و افزایش قدرت خرید خانوار است، اما قطعاً ایجاد زیرساخت ها و تاسیسات گردشگری در مناطق محروم تر و مرزی که مقصد اصلی گردشگران شهرهای اطراف آن هاست، باید مدنظر متولیان صنعت گردشگری کشور و استان ها قرار گیرد.
یافته های این مطالعه به صورت مقاله علمی با عنوان «بررسی تاثیرپذیری الگوی سفرهای داخلی خانوارهای ایرانی از تغییر در قدرت خرید خانوار» در فصل نامه علمی-پژوهشی برنامه ریزی و توسعه گردشگری منتشر شده است.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
منبع: تین نیوز
کلیدواژه: مرکز پژوهش های مجلس اقتصاد گردشگری خراسان رضوی کاهش هزینه وسیله نقلیه خودرو قیمت خودرو جاذبه های گردشگری تور مسافرتی گردشگری برنامه ریزی سفر تورهای گردشگری توسعه گردشگری صنعت گردشگری جاذبه های گردشگری مرکز پژوهش های مجلس توسعه گردشگری هزینه حمل و نقل کاهش قدرت خرید تور مسافرتی اقامت گردشگران هزینه های گردشگری خانوار هزینه کرد گردشگری سطح عمومی قیمت ها قدرت خرید خانوار نابرابری درآمدی تغییر الگوی سفر نابرابری درآمد کاهش قدرت خرید نشان می دهد سطح درآمد بر همین اساس تعداد سفرها خودروی شخصی کم تری برای اقامت حقوق بگیری افزایش سهم گونه ای قابل توجه تامین غذا استان ها حمل ونقل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۲۳۰۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار مرکز پژوهش های مجلس درباره سبد غذایی خانوار : کالری مصرفی نیمی از ایرانیان در سال ۱۴۰۱ کمتر از استاندارد بوده است
مرکز پژوهشهای مجلس در یک گزارش جامع ابعاد فقر در سال۱۴۰۱ را با جزئیات ارائه کرد. به گزارش دنیای اقتصاد، برخی از نکات این گزارش قابل تامل است. این گزارش میگوید که میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانیها در سال۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهکها از میزان کالری خود نسبت به سال۱۴۰۰ کم کردهاند. این کاهش کالری در دهکهای متوسط شدیدتر بوده است. از نگاه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، دو عامل در این روند، نقش اصلی را ایفا کردهاند؛ نخست اینکه خانوارها بهدلیل تورم بالای مواد غذایی و افزایش سایر هزینهها نظیر مسکن، سعی کردهاند که مصرف غذایی خود را کاهش دهند. نکته دیگر اینکه خانوارها بهدلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، سعی کردهاند که از میزان کالای خوراکی خود بکاهند تا بتوانند کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. این گزارش برآورد کرده است که در سال۱۴۰۲، خط فقر خانوار سهنفره در تهران ۱۵.۳ میلیون تومان و برای کل کشور ۸.۲ میلیون تومان بوده است. بررسی دادههای مربوط به مصرف کالری ایرانیان در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که بیش از نیمی از افراد کشور کمتر از کالری استاندارد، یعنی کمتر از ۲۱۰۰ کالری در روز استفاده میکنند. در سالهای گذشته تورم مزمن موجب شده قیمت مواد خوراکی افزایش پیدا کند و قدرت اقتصادی مردم کاهش یابد. با اینحال دهکهای مختلف درآمدی واکنش یکسانی در مواجهه با تورم مواد خوراکی نداشته و دهکهای میانی بیشترین واکنش را به این تورم نشان دادهاند. با توجه به کاهش حدود ۰.۴ واحد درصدی نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش میانگین کالری مصرفی میتواند به دو دلیل رخ داده باشد. اول آنکه خانوارها به دلیل تورم بالا مصرف موادغذایی را کاهش دادهاند. دوم آنکه به دلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد کشور، ترجیح دادهاند کالاهای خوراکی کمتری مصرف کرده و به جای آن کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. در چنین شرایطی پیشنهاد میشود که بسترهای مناسبی برای رشد اقتصادی پایدار و فراگیر ایجاد شود تا وضعیت فقر نیز به دنبال آن بهبود یابد. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش «وضعیت فقر در ۱۴۰۱» ابعاد مختلف این مساله را بررسی کرده است. با توجه به شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد ایران که در سال ۱۴۰۱ نیز ادامه پیدا کرده، خط فقر سرانه در کشور به ۲ میلیون و ۵۶۱ هزار تومان رسیده است. با احتساب بعد خانوار، خط فقر برای خانوار ۳ نفره در سال ۱۴۰۱ در حدود ۵ میلیون و ۶۳۴ هزار تومان است. این عدد برای مناطق شهری استان تهران ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان محاسبه شده است. همچنین خط فقر شدید در سال ۱۴۰۱ در حدود ۸۷۵ هزار تومان برای هر نفر برآورد شده که این عدد معادل حداقل نیازهای غذایی فرد است. برآورد میشود که خطر فقر خانوار سه نفره برای کل کشور در سال ۱۴۰۲ به ۸ میلیون و ۲۰۰ هزارتومان و در تهران به ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزارتومان برسد. بر اساس خط فقر محاسبهشده، نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور بوده که نسبت به سال ۱۴۰۰ تغییر چندانی نکرده است. در نتیجه جمعیت فقرا در ایران در سال ۱۴۰۱ در حدود ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر برآورد میشود. علاوه بر این، شکاف فقر نیز نسبت به سال گذشته تغییر چشمگیری نداشته است. به بیان دیگر نه تنها نرخ فقر در کشور ثابت باقی مانده، بلکه میانگین فاصله از خط فقر نیز در سال گذشته تغییر نداشته است. مقایسه دادهای حداقل دستمزد و خط فقر استانی نشان میدهد که حداقل دستمزد در استانهای تهران، البرز و قم، نمیتواند هزینههای سبد مصرفی فقر برای یک خانواده ۳ نفره را تامین کند. به عبارت دیگر در این استانها برخی از افراد حتی در صورت داشتن شغل رسمی باز هم فقیر محسوب میشوند که از آن با عنوان پدیده شاغلان فقیر یاد میشود؛ بنابراین پیشنهاد میشود در سیاستگذاری عمومی، از جمله در تعیین حداقل دستمزد، تفاوتهای منطقهای در نظر گرفته شود. واکنش شدید دهکهای میانی یکی از معیارهای مهمی که بر اساس آن وضعیت فقر در یک جامعه سنجیده میشود، میزان کالری مصرفی افراد در کشور است. حداقل استاندارد برای هر فرد مصرف ۲۱۰۰ کالری در روز است. بررسی آمارها نشان میدهد که در یک دهه اخیر میانگین کالری مصرفی سرانه ایرانیان کاهش یافته و در سال ۱۴۰۱ به میزانی پایینتر از حداقل کالری مورد نیاز برای یک نفر رسیده است. در واقع در ادامه روند نزولی مصرف کالری در سال ۱۴۰۱ میانگین مصرف کالری در کشور نیز به زیر حد مصرف کالری استاندارد سقوط کرده است. در این سال بیش از نیمی از افراد جامعه در کشور، کمتر از کالری استاندارد مصرف میکنند. این مساله یعنی کاهش میانگین کالری مصرفی ایرانیان با توجه به شرایط اقتصادی در سالهای گذشته چندان دور از انتظار نیست. در یک دهه اخیر تورمهای بالا موجب شده قدرت اقتصادی ایرانیان کاهش یابد و این مساله روی سبد مصرفی آنان تاثیر زیادی گذاشته است. بااینحال میتوان گفت واکنش دهکهای مختلف درآمدی نسبت به تورم مواد خوراکی متفاوت بوده است. این گزارش بیان میکند بیشترین واکنش به افزایش قیمت خوراکیها و آشامیدنیها متعلق به دهکهای میانی درآمدی است. دهکهای بالای درآمدی عمدتا دارای کالای بادوام و داراییهای مالی هستند. به همین دلیل این افراد توان بیشتری برای پوشش ریسک ناشی از تورم را دارند. این درحالی است که دهکهای پایین درآمدی به دلیل کمکشش بودن کالاهای خوراکی برای این گروه و همچنین بیشتر بودن یارانه نقدی میزان اندکی از مصرف خود را نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش دادهاند. اما دهک میانی درآمدی از هر دو مولفه محروم بوده است؛ این به معنای آن است که عموما این افراد دارای کالاهای بادوام و دارایی مالی نیستند و یارانه نقدی هم سهم قابلتوجهی از سبد هزینههای آنان را پوشش نمیدهد، به همین دلیل واکنش شدیدتری نسبت به سایر دهکها در مقابل افزایش تورم خوراکیها و آشامیدنیها نشان میدهند. چشمانداز نامطلوب اقتصاد این گزارش بیان میکند در سال ۱۴۰۱ مصرف برخی از اقلام خوراکی برای خانوارها در همه دهکهای درآمدی نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش داشته است. اما نحوه کاهش مصرف در دهکهای مختلف از الگوی یکسانی پیروی نکرده است. با توجه به تورمهای شدید خوراکیها و آشامیدنیها افراد مصرف خود را از کالای خوراکی و آشامیدنی کاهش داده و مصرف سایر کالاها را جایگزین کردهاند. این مساله برای دهکهای میانی که به طور نسبی یارانه کمتری را دریافت کردهاند بهوضوح روشن است؛ زیرا در تمامی اقلام، دهکهای میانی مصرف خود را از این گروه کالاها کم کردهاند. کاهش مصرف خوراکیها و آشامیدنیها درحالی اتفاق افتاده که نرخ فقر تقریبا ثابت مانده است. از کاهش مصرف کالای اساسی میتوان استنباط کرد که با افزایش قیمت مواد خوراکی، خانوارها مصرف خود از این گروه از کالاها را به دو منظور کاهش دادهاند. اول اینکه به دلیل افزایش قیمت نسبی کالاهای اساسی نسبت به سایر کالاها و خدمات، خانوارها مصرف خود از این کالاها را کاهش دادهاند؛ و دوم آنکه به دلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، خانوار انتظار قیمت بیشتری در آینده دارد؛ در نتیجه با هدف هموارسازی، مصرف خود را از کالاهای مصرفی بیدوام کاهش میدهد و برعکس مصرف خود را از کالاهای باداوم افزایش میدهد. هر چند ممکن است کاهش مصرف خوراکیها و آشامیدنیها دلایل دیگری نیز داشته باشد، از جمله اینکه فشار تورمی میتواند باعث شود خانوار از مصرف بخشی از خوراکیها و آشامیدنیها صرفنظر کند تا توان تامین سایر نیازهای اساسی را به دست آورد. این مساله بهخصوص در مورد تامین مسکن بسیار محتمل است. سهم مسکن از کل هزینه خانوار مستاجر در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ در سطح ۳۴ درصد بوده که در سال ۱۴۰۱ به ۳۶ درصد افزایش داشته است. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: آماری تکان دهنده از رشد نرخ فقر در کشور / ۵۰ درصد به فقرا اضافه شد سعیدی نماینده چابهار : اگر معادل ریالی اختلاس چای دبش صرف سیستان و بلوچستان میشد، دیگر چیزی نمیخواستیم اعتراض به بودجه اختصاص شده به حرم امام خمینی